گریه

دوست دارم یه گوشه بشینم های های گریه کنم

اونقدگریه کنم خداجون اونقدر گریه کنم

تا خودت از اون بالا بیای پایین

ی دونه سیلی بزنی!!!

بعد یه چشمک بزنی!!!

بگی درستش میکنم

گریه نکن

[ پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:23 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

شیشه

هوا بارانی ست ولی شیشیه; چرا بخار نمیگیری؟

نترس;رفت...دیگر اسمش را رویت نمینویسم!

 

[ چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, ] [ 19:26 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

قانون

چه قانون ناعادلانه ای

برای شروع یک رابطه

هر دوطرف بایدبخواهند

اما...

برای تمام شدن

همین که یک نفر بخواهد کافیست.

[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ] [ 12:42 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

لباس تنت به صلیغه ی من بود

چه کسی میداند امروز چندبار فرو ریختم...

از دیدن کسی که تنها

لباسش شبیه لباس تو بود.

[ شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ] [ 18:30 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

تو برو

تو برو...

نگران حال من نباش...

من...

به تنهایی...

به صندلی توی اتاق...

به پنجره ی روبه خیابان...

به فکر کردن به تو...

و گریه کردن...

عادت دارم...

نگران من نباش تو برو

 

[ شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ] [ 18:20 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

اسمان و دریا

اسمون به دریا گفت:

این بالا خیلی خوبه,همه جارو میشه دید

دریا گفت:

این پایین از اون بالا هم بهتره;چون فقط تو رو میشه دید

{تقدیم به اسمون قلبم}

[ شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:12 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

گریه.خنده:sayadi

خیلی سخت بود...

باگریه نوشتم

با خنده خوندی

[ پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:6 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

باران

گیرم که باران هم امد

همه چیز را هم شست

هوا هم عالی شد

فایده اش برای من چیست؟

هوای دل من بی تو پس است

 

[ پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:2 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

خیلی وقتا بهم گفتند چرا میخندی

بگو تا ما هم بخندید

اما هرگز نگفتن  چرا غصه میخوری 

بگو تا ماهم بخوریم..!!

اخ خدااااااا

[ چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ] [ 1:34 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

از همه ی دنیا دست میکشم/جای دوتامون گریه میکنم

جای دوتامون نفس میکشم/این که اسمش زندگی نیست

من بدون تو دیونه ام/به هوای تو نشستم ولی میدونم

میدونم که واسه ی من/دیگه تو قلب تو جا نیست

[ سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ] [ 18:9 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

ناراحت کننده:sayadi

این متن خیلی ناراحت کنندس ولی حتما بخونید...

پسرک گل فروش دم چهارراه نشسته بودلب جدول خیلی تو خودش بود!!!

رفتم نشستم کنارش

گفتم:چرا نمیری گلات رو بفروشی؟؟؟

گفت:بفروشم که چی؟؟

تا دیروز میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر

دیشب حالش بد شد ومرد

باگریه گفت:تومیخواستی گل بخری؟

گفتم بخرم که چی؟

تادیروز میخریدم واسه عشقم

امروز فهمیدم باید فراموشش کنم

اشکاشو پاک کرد ویک گل بهم داد

با مردونگی گفت:بگیر باید از نو شروع کرد

تو بدون عشقت و من بدون خواهرم

 

[ یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ] [ 22:24 ] [ Mohammad javad ]
[ ]

بهشت:sayadi

بهشت هم خشک سالیست...

این را دیشب از کف پای مادر که ترک خورده بود

فهمیدم..

[ یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ] [ 22:6 ] [ Mohammad javad ]
[ ]
..........................
....

آمارگیر وبلاگ

.............................